دیوان زاهد

مجموعه اشعار رضاقلی علی پور آزاد

دیوان زاهد

مجموعه اشعار رضاقلی علی پور آزاد

مقدمه و سرآغاز دیوان زاهد

مستند بودن شعرهای این کتاب

مستند بودن شعرهای سروده شده در مقابل روایات معلوم می شود گفتم مثنویات سروده شده دیوان زاهد هر کدام با متن یک آیه از قرآن و سروده غزلیات دیوان زاهد با دیدگاه روایات وارد از امامان معصوم می باشد اشعاری که درباره ی کربلای حسینی سروده شده مستند با اخبار وارده در تاریخ کربلای حسینی می باشد سروده هایم نشانگر مهر دل درباره ی بقیت الله امام زمان می باشد هر کدام از مصراعات مثنویات سروده شده در دیوان زاهد مطابقت دارد با متن ظاهر یک آیه از ریالرآن مجید

                                                                                                                             حاج رضا علی پور آزاد


تفسیر عرفانی

تفسیر عرفانی در بعضی تفاسیر از حقایق معرفت و اسرار قلوب بسیار آورده و با آیات قرآن احتجاج کرده اند و نیز جماعتی دیگر هم شیفته عرفانند و آن را بالاترین مقام سیر بشری می دانند و گویند همچنین که مردم عادی از مناظر جلال و شکوه و جمال و نزهت جسمانی این عالم متاثر و واله می گردند مثلا کسی که دریا ندیده وقتی کنار آب بایستد استعجاب آمیخته به لذت و خوف نیاز دارند او را دست می دهد و دلی بیقرار می گردد و یا از مشاهده هم نظارها و کوهستان ها و گل های رنگارنگ و غیر آن شیفته و فریفته می شود همچنین بواسطه ی تامل در عظمت قدرت حالتی خداوند متعال که آفریننده ی همه ی عجایب و مبدا هر شکوه و جلالی است با وسعت لطفه و رحمت و عظمت قدرت حالتی از وله هزاران برابر دست می دهد که همه چیز در آن فراموش می کند و از سر وجود خویش می گردد عبادت برای او لذت می شود مناجات بزرگترین بعثت از تنهایی ملول نمی گردد و خلوت را برای یاد او بر همه چیز می گزیند و عالم و مافیها با این بزرگی در نظر او هیچ می شود و در مقابل آن روح خود را بزرگ می بیند از آنچه بود و فانی در محبت حق و کسی که خود را از عالم امر دید و با خدا آشنا شد شهوات و مراد و هوس را بر خویش چیره نسازد و پیوسته می کوشد عواثق او را از لذت مناجات حق باز ندارد و این کوشش او سیر و سلوک است تا به سرحد مقصود برسد اگر عرفان این است چیزی نامعقول و بر خلاف شرع انور نمی باشد و از آیات قرآنی می توان بر آن حجت آورد و اگر غرض ترک ظواهر شریعت و هرزه گردی و بطالت است مانند صوفیه عهد اخیر ما را با آن کاری نیست اگر کسی تفکر در عظمت پروردگار نکرده و شود می در دل ندارد از اسرار قلوب جر الفاظی بهم بافته در نمی آید و از بیداری شب های اولیا و بی هوش شدن آنان از ترس خدا و زاری و ملول نگشتن از عبادت سخت به عجب می آید و حدیث وجود بحث دیگریست که اکنون فرصت بحث در آن نیست و همه ی عرفا بدان معتقد نبودند مگر به معنی صحیح و ترک شریعت کار باطلان است نه ,ارفان انکه عاشق خداست چگونه از عبادت او روی برتابد و به اختیار خود از معضوق دوری کند ترک کسب و معشیت هم که عرفا را بدان ملامت می کنند و عیب می گیرند هم خلاف طریقت اهل حق است امر محبوب اطاعت باید کرد به هر حال تفسیر عرفانی را اگر خارج از ظاهر شرع و اصول آن نباشد نباید مضموم دانست منتها آنکه هر فنی را برای گروهی است خصوصا آن فن که ذوق خاص می خواهد مانند فصاحت و بلاغت شاید جمعی سخن شناس نباشد و کلام نیک را از بد باز ندانند و فصیح و غیر فصیح را امتیاز ندهند عرفان نیز ذوق است و چون در تفسیر از این گونه مورد بسیار باشد برای آن گروهی خاص است عامه ی مردم باید تفسیری انتخاب کنند که از فنون خاص خالی باشد

نه کاری که یابند مزدی بر آن               نــه مالی که بینند نفعی در آن

ز ابر ریــا بــرقـــی افروخــتـــه               همه کسب اعمالشان سوخته


شناخت نفس

بدان که آنچه گفتم که آدمی را غیر از این بدن مادی و صورت هستی جزول دیگر هست مجرد که آن را نفس می گویند اگر فهمیدن و دانستن آن صعوبت دارد و لیکن هر گاه کسی به نظر تحقیق و تامل کند این مطلب بر او ظاهر و روشن می شود زیرا که هر گاه ساحت دل خود را از غبار عالم طبیعت پاک کند و علایق و شهوات حیوانیت را اندکی از خود دور نماید و آینه ی دل را بر روی اغیار نابکار ببندد و با محبوب حقیقی خلوتی نماید و با حضور قلب متوجه به عالم انوار شود و با نیت خالص مشغول به مناجات حضورت آفریدگار و گاهی تفکر در عجایب ملک و ملوک پادشاه لایزال نماید در زمانی تامل و غرایب جمال و جبروت قادر ذوالجلال کند البته از برای او حالتی نورانی را به حجتی عقلی حاصل می شود که به سبب آن یقین می کند که ذات او از این عالم جسمانی نیست بلکه از عالمی دیگر است و راهی دیگر که به سبب آن توان دانست که آدمی را غیر از این بدن جزیی دیگر است.

شرح علم

گفتاری از مولف در تعریف تاریخ پیامبران در جلد سوم کتاب دیوان زاهد امیدوارم تحولی در جامعه شیعه ببار آورد تاکنون آنچه راجع به کتاب دیوان زاهد از نظر علما و دانشمندان ارزیابی شده و توجه دانشمندان و علمای مذهب و درس و بحث و شرح و شعر کافی در طول تاریخ گذشته بوده مقصود این جانب علی پور از نوشتن این کتاب دیوان زاهد و مراعات نمودن آداب و صداقت و راستی در تاریخ علوم زبان شعری و سخن گویی و آداب معاشرت و تحصیل شعر مذهبی آوردن سخن پاک و دلنشین هم چون درخت میوه پاک که ریشه اش بر جاست و شاخه اش تا آسمان بر فراز است و همه وقت به اذن پروردگارش بر بر شیرین و خوردنی ببار می نشیند کتاب مهروف دیوان زاهد این جانب رضاقلی علی پور یکی از نمونه های روشن سرتاپای اسن شجره طیبه است که بر اصول کامل مذهب شیعه و دیانت حق اسلامی استوار است این کتاب به عنوان کلیات آثار و اخبار مذهبی شیعه در عصر غیبت امام زمان و نهانی مصدر علم

شرح از دیوان زاهد

تالیف و سرودن شعر های مذهبی درباره ی غیبت امام عصر و شعر های مستند درباره ی کربلای حسینی که از اخبار به دست آمده مطابقت داشته باشد سروده ام و آوردن غزل های پاک و دلنشین چون درخت پاک و جایگذینیست که بیخش برجا و شاخه اش تا آسمان بر فراز است و نشانه هایی از دل پر مهر این جانب رضاقلی علی پور است که به پابوس آن سرور یعنی حضرت امام زمان عج سروده ام این کتاب همزبان با خوانندگان گرامی چون شما شیعیان امام عصر (ص) پا برجا چون شجره ی طیبه  خواهد ماند و درباره ی اخبار پیامبران گذشته که سعی کردیم اخبار نادرست در این باره نگذاریم وارد شود تا حدی و از تاریخ زندگانی پر فیض آن بزرگواران خبر درستی برای شما برادران دینی تقدیم شود و از دعای شما عزیزان بهرمند شویم انشاالله تعالی

شعر های عرفانی

هر کدام از مصراعات مثنویات سروده شده در دیوان زاهد مطابقت با متن یک آیه از قرآن مجید است مثلا در مصراع (شکر خلاقم مرا دادش وجود) مطابقت دارد با آیه ی 1 از سوره ی علق مصرای 2 (تا وجودم آورد او را سجود) مطابقت دارد با آیه 61 از سوره ی نجم مصراع 3 (من عدم بودم نبودم در نظر) مطابقت دارد با آیه  ی 1 از سوره ی انسان مراع 4(کرد نگاهش یک دمی از ما گذر) مطابقت دارد با آیه 13 از سوره ی زخرف و غزلیات عرفانی به زبان ترکی فارسی و عربی در دیوان زاهد بیانگر مهر دل مان به پابوسی آن بزرگوار است.

دیوان زاهد

مفتاح ابواب فیوضات دو جهانی ستایش و سپاس خداوندی است یکتاجل شانه و بیانش افزون از قیاص یگانه ایست بی همتا بهر برهانه که از لمعات اشراقات فیض کاملش مصابیح قلوب اهل علم و عرفان در مشکوت مهج روشن است و از لوامع تجلیات لطف شاملش سراج المنیر علوم بر زوایای ضمایر اولی البصائر پرتو افکن اجرام علوی از علو شوق جمالش جملگی احرام بندگی بسته گرد حرم کعبه جلالش به حرکات شوقی سرگشته طواف و اجزای عالک از علو مرتبه ادراک کنه ذات لایزالش همگی در بی خبری  ثابت و در خوف از ضغیر عنایتش همای نفس لاهوتی گرفتار قید تعلقات ناسوتی بجناحین علم در فضای روح افزای عوالم حقایق پرواز نموده خود را به اوج سعادت می رساند و از فیض هدایتش تعلیم معلم عقلی و تادیب مودب شرعی معشر بشر و فرقه ناس خود را از ادناس و ارجاس عالم طبیعت مصفا نموده به سیر سرمنزل حقیقت می کشاند.

یکتا پرستی

حمد بی حد و ستایش بی عدد شایسته ی خداوندی است که جهان نیاز را از ظلمات نیستی به صحنه ی هستی آورد و لباس زیبای وجود را بر اندام نارسای آن ها پوشانید آن گها از میان ساسله کائنات بنی نوع آدم را برگزید و تاج کرامت بر سر آنان نهاد و آن ها را نمونه ی اعلای آفرینش قرار داد و قال الله تعالی لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر ورزقنا هم من الطیبات و فضلنا هم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلی سپس پیامبران راستین و جانشینان معصومین آن ها را معمور خدمت تا شاه راه زندگی و طریق صحیح کسب علم و معرفت را به آنان بیاموزند  و بدین وسیله چراغی فرا راه آن ها بیفروزند تا هر کس به میزان سعی و کوشش  و همت خود این راه را پیمود و با تشخیص حق از باطل و دور از خزق به مقام عالی انسانی و مطلوب حقیقی و روحانی نائل گردد قال الله تعالی انا هدیناه السبیل اما شکرا و اما کفورا.